غصه هیچ‌گاه دستاشو از گلوم برنداشت. ما قبیله‌ی سیاه‌سرنوشتی بودیم که هرکدوم‌مون تک و تنها، تبعید شدیم به یه ور جنگل بودیم، تک درختِ تیره‌روزی شدیم، بدونِ ریشه، خشکیده. هرکدوم یک سرِ دنیا‌. فاطی افتاد یه جا، من اومدم یه جای دیگه، الف، سین، ز هزار هزار اسم دیگه که هرکدوم اول زیرِ چکمه‌های استبداد له شدند، بعد خُرده‌هاشونو ورداشتند رفتند یه جای دور. زخم‌ها خوب نشد، نمی‌شه هیچ‌وقت. درد از بین نمی‌ره؛ مثل یک منبع بزرگ انرژی از یک شکل به شکل دیگری تغییر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود موزیک های ایرانی و خارجی دهکده اخبار تکنولوژی پیام آشنا roz.rozblog.com هلوچت روزبه سیستم یونایتد کالا ، فروشگاه محصولات پرطرفدار ثبت گروه های تلگرام سبز گستر: فروشگاه اینترنتی خرید فروش